سالروز میلاد حضرت امیرالمومنین علی(ع)، مرد مردان و پدر بشریت فرصت مناسبی است برای بهرهمندی از سخنان بزرگان، آنانکه مونس و همنشین کلام امیرمؤمنان علی(ع) بوده و هستند و در این موانست بهرهها بردهاند و درسهای اخلاق و معنویت به ما دادهاند.
خبرنگار ایکنا به انگیزه این ایام مبارک به سراغ آیتالله محمدمهدی شبزندهدار؛ استاد درس خارج حوزه، عضو فقهای محترم شورای نگهبان و دبیر شورای عالی حوزههای علمیه رفته است. این استاد حوزه در گفتاری ضمن گرامیداشت ایام مسعود میلاد مولی الموحدین علی(ع) به بیان روایاتی درباره شخصیت بی بدیل امیرالمؤمنین(ع) پرداخته است، مشروح سخنان آیتالله شب زندهدار را با هم میخوانیم و میبینیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
در ایام ولادت مولایمان مولی الموحدین، یعسوب الدین، اسدالله الغالب، امام علی بن ابیطالب(ع) هستیم؛ آن بزرگوار قابل توصیف برای انسانهای معمولی نیست؛ شخصیت بزرگواری است که پیامبر معظم(ص) درباره ایشان بر حسب نقل فرموده است کسی تو را نشناخته است مگر خدا و من؛ یعنی تمام انسانهای عالم و حتی نوابغ بشری در مقابل عظمت این امام همام ناتوان هستند. البته گوشهها و نمودهایی از این شخصیت بزرگوار حتی از سوی پیروان ادیان دیگر و کسانی که پیرو هیچ دینی نیستند مورد توجه قرار گرفته است ولی با مطالعه تاریخ زندگانی آن بزرگوار همه محو عظمت این شخصیت میشوند.
خداوند در قرآن در سوره مبارکه نبأ فرموده است: عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ؛ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ؛ مردم از خبر بسیار بزرگ سؤال میکنند؛ حضرت امیر(ع) خودشان فرمودند من آن خبر بزرگ و نبأ عظیم هستم. ایشان در جهات مختلف نقشآفرین بودند؛ در اینکه اسلام پا گرفت و منتشر شد و در برابر اعدا و دشمنان اسلام و پیامبر(ص) مانند کوههای استوار ایستاگی کردند و اسلام مرهون و مدیون زحمات آن بزرگوار است.
امیرالمؤمنین(ع) و زندگی ایشان به ویژه در دوران تصدی حکومت ظاهری، الگویی برای همه است گرچه ایشان برحسب نصب الهی و معرفی پیامبر(ص) باید بعد از وفات پیامبر(ص) جانشین میشدند ولی همان پنج سال و اندی که حکومت داشتند نحوه و شیوه حکومت و فرمایش ایشان و عهدنامه پر مغز و با عظمتشان به مالک اشتر که امروز مورد توجه متفکران عالم است، همه و همه الگوست.
در باب علم آن بزرگوار فرمودند؛ سلونی قبل ان تفقدونی. از هر باب و جهتی و مطلبی مرتبط با نشئه دنیا و آخرت و ادیان الهی و معارف الهی و حتی عالم هستی و خلقت که سؤال دارید از من بپرسید؛ این ادعا بسیار بزرگ و نشانه علم متصل به وحی است. ایشان فرمودند من به راههای آسمان آشناتر از راههای زمین هستم؛ ملکوت عالم را اینچنین بلد بودند؛ بزرگواری که فرمودند؛ لو کشف الغطا ما ازددت یقینا؛ اگر پردهها کنار بروند به یقین و ایمان من افزوده نخواهد شد یعنی آنچنان ایمان و یقین و باور آن بزرگوار به عالم غیب استوار است که اگر عالم غیب به عالم شهود تبدیل شود در ایمان ایشان تاثیری ندارد و بر آن افزوده نخواهد شد؛ شخصیتی که بشر نمیتواند او را توصیف کند و به تعبیر شهریار: نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را.
علاوه بر این، مطلب مهمی که از قرآن شریف استفاده میشود آن است که قرآن برای هدایت بشر نسخه سه عنصری ارائه کرده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ خداوند فرمود اگر بخواهید به فلاح و رستگاری ابدی دسترسی پیدا کنید این سه کار را باید انجام دهید؛ اول تقوای الهی داشته باشید و گوش به فرمان خداوند باشید؛ مسئله دوم مجاهده در راه خداست یعنی همه سعی و انرژی و توان انسان و امکانات او باید در راه اطاعت حق تعالی و گسترش مقاصد الهیه به کار گرفته شود.
کسی مجاهد است و تقوا هم دارد ولی این دو عنصر برای رسیدن به سعادت نهایی کفایت نمیکند و باید به امر سوم هم بپردازد و آن؛ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ، است یعنی برای رسیدن به خدا وسیلهای را واسطه قرار دهد؛ در مورد وسیله هم گفته شده است چیزی است که انسان از سویدای قلب و عمق جان دلبستگی به چیزی دارد و به او علاقهمند است و عشق میورزد؛ پس در کنار تقوا و جهاد به امر سوم هم نیاز داریم تا به فلاح ابدی برسیم و این امر سوم قراردادن وسیله بین خود و خداست و بر اساس روایات شریفه، امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: انا الوسیله. وسیلهای که خدا فرموده است ابتغاء کرده و به دست آورید من هستم؛ بنابراین استفاده و استنباط از آیه میکنیم که ارتباط با امیرمؤمنان و اقتدا به ایشان عامل سعادت انسان است یعنی اگر کسی در همه عمر مجاهدت کند و تقوا پیشه سازد ولی در مورد امیرالمؤمنین(ع) آن مودت و دلبستگی و تبعیت را نداشته باشد مجاهدت و تقوای او عقیم است و او را به سعادت نمیرساند؛ بنابراین در تمامی عرصههای زندگی امیرمؤمنان(ع) باید مورد اقتدا و مقتدا باشد. باید او راهبر باشد و چشم عالمیان به آن بزرگوار باشد تا به مقصد برسند لذا حضرت رضا(ع) براساس نقل صدوق در عیون اخبارالرضا از آباء طاهرینشان امام حسین(ع) نقل کرده است: قال رسول الله للامام علی(ع) یا علیُّ أنتَ حُجَّهُ اللّه، و أنتَ بابُ اللّه، و أنتَ الطَّریقُ إلَى اللّه، و أنتَ النَّبَأُ العَظیمُ، و أنتَ الصِّراطُ المُستَقیمُ، و أنتَ المَثَلُ الأعلى.
پیامبر(ص) شش مدال افتخار بر گردن امیرمؤمنان (ع) انداخت؛ اول فرمودند تو حجت خدا هستی یعنی کسی که خدا به کار و نظر و رای و روش او استدلال میکند. خدا به عالمیان با مولا احتجاج میکند یعنی اگر بشر راه خطا برود و به مقصد نرسد خدا احتجاج میکند مگر من علی را الگو قرار ندادم و اگر شما دنبال او بودید و قدم جای پای او گذاشته بودید به مقصد میرسیدید ولی چرا نکردید؟ پس علی حجت الله است؛ و انت باب الله؛ تو باب خدا هستی؛ انسان وقتی میخواهد وارد مکانی شود باید از در وارد شود و اگر کسی بخواهد معرفتالله پیدا کند و توحید او کامل شود بابش امیرالمؤمنین(ع) است؛ و فرمود انت طریق الی الله؛ اگر ما بخواهیم مسیری برویم که ختم به خداوند شود مسیرش علی(ع) است و هر کسی بخواهد به خدا برسد باید از راهی که علی(ع) رفته است برود و انت نبأ العظیم یعنی او آن خبر بزرگ است.
بعد از پیامبر(ص) ما بالاتر و والاتر از امیرمؤمنان(ع) برای بشر سراغ نداریم؛ بنابراین او نبأ عظیم است؛ و انت صراط المستقیم؛ مدال افتخار این است که فرمودای علی تو صراط مستقیم خدای متعال هستی که نه به یمین و نه یسار منحرف نمیشود؛ و انت المثل الاعلی؛ اگر ما بخواهیم برای آفریدههای خدا یک نمونه بارز و والا نشان دهیم که خداوند هنرنمایی خود را در او متجلی و هویدا کرده باشد تو مثل اعلی هستی. تویی که اگر انسانها به ابعاد وجودی تو توجه کنند آن وقت زبانشان به این مطلب گویا خواهد شد که فتبارک الله احسن الخالقین؛ به هر بعد از ابعاد وجودی حضرت(ع) بنگریم دچار شگفتی خواهیم شد. همه فضائل و خوبی و تعالی در وجود مبارک او جمع شده است؛ بنابراین چنین وجودی آنقدر مقام دارد که وقتی والده مکرمه ایشان احساس کرد فرزندش در حال تولد است به درگاه خداوند استغاثه کرد و خداوند شکافی در کعبه ایجاد کرد و فاطمه بنت اسد داخل کعبه شد و کعبه محل تولد آن بزرگوار شد.
این خانه را باید خدا در اصل معماری کند/ آدم بنایش برنهد جبریل هم یاری کند/ آید اولی العزمی دگر یک چند حجاری کند/ آن را اولی الامری دگر منقوش و گچکاری کند/ اینسان خدا از خانهاش چندی نگهداری کند/ تا ساعتی از دوستی یک چند مهمانداری کند.
خداوند به حضرت ابراهیم(ع) دستور داده است این خانه را معماری کند و بسازد و همه برای آن است که ساعتی از شخصیتی مهمانداری کند.
امیرالمؤمنین(ع) مقام والایی دارد؛ با علی گفتا یکی در رهگذار/ از چه باشد جامه تو وصلهدار/ تو امیری و شهی و سروری/ از همه در راد مردی برتری/ جامهای، چون جامه شاهان بپوش/ گفت صاحب جامه را بین، جامه چیست/ دید باید در درون جامه کیست/ جامه گر صد وصله باشد عار نیست/ مرد سیرت را به صورت کار نیست.
امیرمؤمنان(ع) مرد سیرت است و به دنیا و مافیها توجهی ندارد و همه توجه او به حق تعالی است و از این جهت آن بزرگوار مقتدای همه خوبان عالم است و قطعا اگر حکومتها و مردم جهان آن بزرگوار را به امامت و رهبری تبعیت کنند سعادتمند خواهند شد.
انشاءالله خداوند ما را از موالیان و شیعیان حقیقی آن حضرت قرار دهد و همه شیعیان او را مورد عنایت ویژه آن بزرگوار در دنیا و آخرت قرار دهد.
انتهای پیام
لینک کوتاه : https://mofidna.ir/?p=7417